بندر ماهشهر
از ویکيپدیا، دانشنامهٔ آزاد
مختصات:۳۰٫۶۵ شمالی،۴۹٫۲۲ شرقی
نام رسمی: ماهشهر
استان: خوزستان
شهرستان: بندر ماهشهر
نامهای قدیمی: ریو اردشیر، ریشهر، ماچول،ماشول‘ معشور
سال شهرشدن: ۱۳۳۹ خورشیدی
مردم
جمعیت: ۱۱۱٬۴۴۸
زبانهای گفتاری: فارسی و عربی (و بختیاری)[۱]
مذهب: شیعه
جغرافیای طبیعی :ارتفاع از سطح دریا: 3 متر
ماهشَهر شهری است در استان خوزستان‘ کشور ایران‘ طول جغرافیایی ۴۹ درجه و ۱۳ دقیقه و عرض جغرافیایی ۳۰ درجه و ۳۳ دقیقه. شهر ماهشهر مرکز شهرستان بندرماهشهر است. ارتفاع این شهر از سطح دریا ۳ متر میباشد. ماهشهر کنونی شامل دو بخش میباشد، ماهشهر قدیم و دیگری موسوم به ناحیهٔ صنعتی.
این شهر در يکصد کيلومتري اهواز و ۹۵ کیلومتری آبادان جای گرفتهاست.
تاریخچه
تاریخنویسانی همچون حمزه اصفهانی، نام پیشین این شهر را ریواردشیر (ریشهر) نوشتهاند و نقل کردهاند که خط پارسی میانه گشتهدبیره (گشتگدبیره) که کتابهای پزشکی و اخترشناسی را با آن مینوشتند از این بندر برخاستهاست.[۳] همچنین نوشتهاند که گروهی از دبیران ساسانی پس از فتح تیسفون بهدست عربها، به ریشهر (ماهشهر) پناه بردند.[۴]
نام کهنی که پس از آن در متون برای این شهر دیده میشود ماچول است. این نام بعدها به صورت ماشول و معشور درآمده و سپس با تصویب فرهنگستان زبان و ادب فارسی در سال ۱۳۴۴ این نام به ماهشهر تغییر پیدا کرد. مردم بومی به آن مشور(به فتح ميم) میگویند.[۵]
ماچول منطقهای سرسبز بوده چنانکه ابن بطوطه جهانگرد اندلسی در سفرنامه خود نوشتهاست: «از بندر ماچول تا هندوان در زیر سایه درختان راه میرفتیم و در روز روشن از انبوهی درختان کمتر نور آفتاب را میدیدیم.» هندوان در اینجا نامی دیگر برای هندیجان است.[۶]
حمدالله مستوفی بنای شهر را به لهراسب کیانی نسبت دادهاست. در ناحیه ریشهر از روزگار ساسانی و اشکانی گمرکخانه وجود داشتهاست. در سدهٔ چهارم، فاصله ریشهر تا ارگان (اَرَّجان) و مَهرُبان یک مرحله بود. حمدالله مستوفی آن را «ریصهر» ضبط کرده و گفتهاست که پارسیان آن را ریشهر میگفتند و به «بربیان» نیز معروف بود. هوای آنجا گرم و متعفن بود، به طوری که مردمش در تابستان به قلعهها که هوای خوب داشته میرفتند.[۷] ابن بطوطه ، این بندر را «ماجول » نامیده (ج 1، ص 200) که به نظر سلطانی بهبهانی ، همان معشور است که از عشر (گمرک ) گرفته شده است (ص 227). به نوشتة ابن بطوطه ، ماجول شهر کوچکی بوده با زمینهای شوره زار و بدون درخت و سبزه ، و دارای یکی از بزرگترین بازارها بوده و از رامز (رامهرمز) به آنجا حبوبات می برده اند، و از ماجول تا رامز از طریق بیابان سه روز راه بوده است 0(سفرنامة ابن بطوطه )
مردم
مردم ماهشهر بیشتر از گروه های قومی مختلف عربی و لری تشکیل شده اند اما بیشتر مردم زبان فارسی می دانند و با همین زبان صحبت می کنند. بخشی نیز به عربی گفتوگو میکنند.
اکثر فارسیزبانان مهاجر بعدی از شهرستان هندیجان و اطراف آن (گویش به زبان محلی) یا کارکنان شرکت نفت و پتروشيمي از سایر شهرهای مجاور و دیگر مناطق ایران میباشند که به ماهشهر آمدهاند.[۸]
دو طايفه بزرگ و عمده در ماهشهر از دير باز زيسته اند که قنوات (قنواتي ها) و بندري ميباشند
قنواتي ها --- در کتاب تاریخ و جغرافیای هندیجان –ماهشهر و شادگان از عبدالحمید کنعانی که کتاب ارزنده ای است و کتاب هندیجان تمدنی خفته در خاک از اقای درویشی در فصل مربوط به بررسی طایفه قنواتی ها چنین آورده که آنها از بهبهان آمدند و در روستای دهملا و اطراف هندیجان سکنی گزیدند.البته این مطلب درست است ولی داستانی هم قبل آن وجود دارد که در اثر تکرار بین بعضی از نفرات خود طایفه قنوات هم رایج شده و بعضي ها هم آنرا نميپذيرند و ميگويند هیچ مستند عقلی یا تاریخی یا ژنتیک یا قوم شناسی برای آن وجود ندارد . قنوات ایرانیان اصیلی هستند که از زمان عیلامی ها در ۳۰۰۰ سال پیش در خوزستان و هندیجان و بهبهان بودند ولی در زمان حمله اعراب به خوزستان در سال ۱۷ هجری یعنی قریب به ۱۴۰۰ سال پیش به دو بخش تقسیم شدند. عده ای به زور برای بردگی همراه سایر طوایف به کوفه و بصره برده شدند و دوباره در سده های اخیر به کوفه وفا نکردند چون تعصبی به آن نداشتند و به موطن اصلی خود برگشتند این عده مقداری زبان عربی نیز فرا گرفتند (مانند قنوات کوت عبدالله) و عده ای دیگر همواره در خوزستان بودند و هیچگاه عربی نیز فرا نگرفتند مانند قنوات ماهشهر و بهبهان و هنديجان.
وآن داستان به عقيده بعضي ها نادرست‘ بدین شرح است:"قبل از بهبهان، قنواتی ها ساکن کوفه بودند و از طایفه هانی بن عروه بودند و بر اثر اتفاقی نامعلوم (البته معلوم است آن اتفاق و آن نبوده جز ستم اعراب به این بردگان کوچانده شده)به بهبهان آمدند و زبان اصلی خود که عربی بوده را فراموش کرده و به زبان فارسی و لهجه های بهبهانی و هندیجانی مسلط شدند و می گویند اندکی قنواتی در کوت عبدالله وجود دارد که بعضی آنها زبان عربی نیز بلد هستند."
بندریان از تیره کعبیان قبان عراق بودند که به خاطر طاعون ۱۱۰۶ از عثمانی به ماهشهر آمدند و پس از مدتی فارسزبان شدند.[۹] و از تيره هاي مختلفي تشکيل شده اند که بعضي ها هم اصالتا عرب نيستند ولي خود را جزء بندريان ميدانند.
ساکنان مهاجر از شهرهای اطراف استان مانند کهگیلویه وبویراحمد و لرستان و شهرهای شمال استان خوزستان نظیر ایذه و هفت گل و دزفول و شوشتر و...... نظایر آنها که در جستجوی کار و شغل به این شهر مهاجرت کرده اند، به لهجه بختیاری سخن می گویند. افزون بر اینها، به علت مجاورت این شهر با شهر هندیجان که اساسا بخشی از این شهر به شمار می رود، گویش هندیجانی مشابه با گویش بوشهری نیز در این شهر رواج دارد.این شهر به دلیل وضع طبیعی مناسب بندرگاهی و اجرای طرحهای صدور فراوردههای نفتی پالایشگاه آبادان و همچنین نزدیکی به بندرامام خمینی و مجتمعهای پتروشیمی مجاور آن ، شهری مهاجرپذیر بوده است ،
در این شهر سه دانشگاه وجود دارد: دانشگاه آزاد اسلامی ، دانشگاه پیام نور و شعبهای از دانشگاه صنعتی امیرکبیر (پردیس). شهرداری ماهشهر با قدمتی بالغ بر نیم قرن (تاسیس1333 )توانسته جزو شهرداریهای مطرح استان و کشور محسوب گردد.
منابع
کنعانی هندیجانی، عبدالحمید، تاریخ و جغرافیای سرزمینی کهن با تمدنی دیرینه، از ارجان تا قبان، هندیجان-ماهشهر-شادگان، شیراز: انتشارات نوید، ۱۳۸۱ خ. ص۳۹۴.
• مختصات و ارتفاع
• سال شهر شدن: دانشنامهٔ جهان اسلام، سرواژهٔ بندر ماهشهر، بازدید: اوت ۲۰۰۸.
• پیششماره
1. ↑ دانشنامهٔ جهان اسلام، سرواژهٔ بندر ماهشهر، بازدید: اوت ۲۰۰۸.
2. ↑ fallingrain، بازدید: اوت ۲۰۰۸.
3. ↑ کنعانی هندیجانی، ص۳۹۴.
4. ↑ کنعانی هندیجانی، ص۳۹۷.
5. ↑ کنعانی هندیجانی، ص۳۹۴.
6. ↑ کنعانی هندیجانی، ص۳۹۸.
7. ↑ دانشنامهٔ جهان اسلام، سرواژهٔ بندر ماهشهر، بازدید: اوت ۲۰۰۸.
8. ↑ کنعانی هندیجانی، صص۴۱۰-۴۱۸.
9. ↑ کنعانی هندیجانی، صص۴۱۰-۴۱۸.
10- ابن الجوزی،المنظم:296/11 بلاذر،انساب الاشراف
11- ابن حوقل،صورت الارض
از ویکيپدیا، دانشنامهٔ آزاد
مختصات:۳۰٫۶۵ شمالی،۴۹٫۲۲ شرقی
نام رسمی: ماهشهر
استان: خوزستان
شهرستان: بندر ماهشهر
نامهای قدیمی: ریو اردشیر، ریشهر، ماچول،ماشول‘ معشور
سال شهرشدن: ۱۳۳۹ خورشیدی
مردم
جمعیت: ۱۱۱٬۴۴۸
زبانهای گفتاری: فارسی و عربی (و بختیاری)[۱]
مذهب: شیعه
جغرافیای طبیعی :ارتفاع از سطح دریا: 3 متر
ماهشَهر شهری است در استان خوزستان‘ کشور ایران‘ طول جغرافیایی ۴۹ درجه و ۱۳ دقیقه و عرض جغرافیایی ۳۰ درجه و ۳۳ دقیقه. شهر ماهشهر مرکز شهرستان بندرماهشهر است. ارتفاع این شهر از سطح دریا ۳ متر میباشد. ماهشهر کنونی شامل دو بخش میباشد، ماهشهر قدیم و دیگری موسوم به ناحیهٔ صنعتی.
این شهر در يکصد کيلومتري اهواز و ۹۵ کیلومتری آبادان جای گرفتهاست.
تاریخچه
تاریخنویسانی همچون حمزه اصفهانی، نام پیشین این شهر را ریواردشیر (ریشهر) نوشتهاند و نقل کردهاند که خط پارسی میانه گشتهدبیره (گشتگدبیره) که کتابهای پزشکی و اخترشناسی را با آن مینوشتند از این بندر برخاستهاست.[۳] همچنین نوشتهاند که گروهی از دبیران ساسانی پس از فتح تیسفون بهدست عربها، به ریشهر (ماهشهر) پناه بردند.[۴]
نام کهنی که پس از آن در متون برای این شهر دیده میشود ماچول است. این نام بعدها به صورت ماشول و معشور درآمده و سپس با تصویب فرهنگستان زبان و ادب فارسی در سال ۱۳۴۴ این نام به ماهشهر تغییر پیدا کرد. مردم بومی به آن مشور(به فتح ميم) میگویند.[۵]
ماچول منطقهای سرسبز بوده چنانکه ابن بطوطه جهانگرد اندلسی در سفرنامه خود نوشتهاست: «از بندر ماچول تا هندوان در زیر سایه درختان راه میرفتیم و در روز روشن از انبوهی درختان کمتر نور آفتاب را میدیدیم.» هندوان در اینجا نامی دیگر برای هندیجان است.[۶]
حمدالله مستوفی بنای شهر را به لهراسب کیانی نسبت دادهاست. در ناحیه ریشهر از روزگار ساسانی و اشکانی گمرکخانه وجود داشتهاست. در سدهٔ چهارم، فاصله ریشهر تا ارگان (اَرَّجان) و مَهرُبان یک مرحله بود. حمدالله مستوفی آن را «ریصهر» ضبط کرده و گفتهاست که پارسیان آن را ریشهر میگفتند و به «بربیان» نیز معروف بود. هوای آنجا گرم و متعفن بود، به طوری که مردمش در تابستان به قلعهها که هوای خوب داشته میرفتند.[۷] ابن بطوطه ، این بندر را «ماجول » نامیده (ج 1، ص 200) که به نظر سلطانی بهبهانی ، همان معشور است که از عشر (گمرک ) گرفته شده است (ص 227). به نوشتة ابن بطوطه ، ماجول شهر کوچکی بوده با زمینهای شوره زار و بدون درخت و سبزه ، و دارای یکی از بزرگترین بازارها بوده و از رامز (رامهرمز) به آنجا حبوبات می برده اند، و از ماجول تا رامز از طریق بیابان سه روز راه بوده است 0(سفرنامة ابن بطوطه )
مردم
مردم ماهشهر بیشتر از گروه های قومی مختلف عربی و لری تشکیل شده اند اما بیشتر مردم زبان فارسی می دانند و با همین زبان صحبت می کنند. بخشی نیز به عربی گفتوگو میکنند.
اکثر فارسیزبانان مهاجر بعدی از شهرستان هندیجان و اطراف آن (گویش به زبان محلی) یا کارکنان شرکت نفت و پتروشيمي از سایر شهرهای مجاور و دیگر مناطق ایران میباشند که به ماهشهر آمدهاند.[۸]
دو طايفه بزرگ و عمده در ماهشهر از دير باز زيسته اند که قنوات (قنواتي ها) و بندري ميباشند
قنواتي ها --- در کتاب تاریخ و جغرافیای هندیجان –ماهشهر و شادگان از عبدالحمید کنعانی که کتاب ارزنده ای است و کتاب هندیجان تمدنی خفته در خاک از اقای درویشی در فصل مربوط به بررسی طایفه قنواتی ها چنین آورده که آنها از بهبهان آمدند و در روستای دهملا و اطراف هندیجان سکنی گزیدند.البته این مطلب درست است ولی داستانی هم قبل آن وجود دارد که در اثر تکرار بین بعضی از نفرات خود طایفه قنوات هم رایج شده و بعضي ها هم آنرا نميپذيرند و ميگويند هیچ مستند عقلی یا تاریخی یا ژنتیک یا قوم شناسی برای آن وجود ندارد . قنوات ایرانیان اصیلی هستند که از زمان عیلامی ها در ۳۰۰۰ سال پیش در خوزستان و هندیجان و بهبهان بودند ولی در زمان حمله اعراب به خوزستان در سال ۱۷ هجری یعنی قریب به ۱۴۰۰ سال پیش به دو بخش تقسیم شدند. عده ای به زور برای بردگی همراه سایر طوایف به کوفه و بصره برده شدند و دوباره در سده های اخیر به کوفه وفا نکردند چون تعصبی به آن نداشتند و به موطن اصلی خود برگشتند این عده مقداری زبان عربی نیز فرا گرفتند (مانند قنوات کوت عبدالله) و عده ای دیگر همواره در خوزستان بودند و هیچگاه عربی نیز فرا نگرفتند مانند قنوات ماهشهر و بهبهان و هنديجان.
وآن داستان به عقيده بعضي ها نادرست‘ بدین شرح است:"قبل از بهبهان، قنواتی ها ساکن کوفه بودند و از طایفه هانی بن عروه بودند و بر اثر اتفاقی نامعلوم (البته معلوم است آن اتفاق و آن نبوده جز ستم اعراب به این بردگان کوچانده شده)به بهبهان آمدند و زبان اصلی خود که عربی بوده را فراموش کرده و به زبان فارسی و لهجه های بهبهانی و هندیجانی مسلط شدند و می گویند اندکی قنواتی در کوت عبدالله وجود دارد که بعضی آنها زبان عربی نیز بلد هستند."
بندریان از تیره کعبیان قبان عراق بودند که به خاطر طاعون ۱۱۰۶ از عثمانی به ماهشهر آمدند و پس از مدتی فارسزبان شدند.[۹] و از تيره هاي مختلفي تشکيل شده اند که بعضي ها هم اصالتا عرب نيستند ولي خود را جزء بندريان ميدانند.
ساکنان مهاجر از شهرهای اطراف استان مانند کهگیلویه وبویراحمد و لرستان و شهرهای شمال استان خوزستان نظیر ایذه و هفت گل و دزفول و شوشتر و...... نظایر آنها که در جستجوی کار و شغل به این شهر مهاجرت کرده اند، به لهجه بختیاری سخن می گویند. افزون بر اینها، به علت مجاورت این شهر با شهر هندیجان که اساسا بخشی از این شهر به شمار می رود، گویش هندیجانی مشابه با گویش بوشهری نیز در این شهر رواج دارد.این شهر به دلیل وضع طبیعی مناسب بندرگاهی و اجرای طرحهای صدور فراوردههای نفتی پالایشگاه آبادان و همچنین نزدیکی به بندرامام خمینی و مجتمعهای پتروشیمی مجاور آن ، شهری مهاجرپذیر بوده است ،
در این شهر سه دانشگاه وجود دارد: دانشگاه آزاد اسلامی ، دانشگاه پیام نور و شعبهای از دانشگاه صنعتی امیرکبیر (پردیس). شهرداری ماهشهر با قدمتی بالغ بر نیم قرن (تاسیس1333 )توانسته جزو شهرداریهای مطرح استان و کشور محسوب گردد.
منابع
کنعانی هندیجانی، عبدالحمید، تاریخ و جغرافیای سرزمینی کهن با تمدنی دیرینه، از ارجان تا قبان، هندیجان-ماهشهر-شادگان، شیراز: انتشارات نوید، ۱۳۸۱ خ. ص۳۹۴.
• مختصات و ارتفاع
• سال شهر شدن: دانشنامهٔ جهان اسلام، سرواژهٔ بندر ماهشهر، بازدید: اوت ۲۰۰۸.
• پیششماره
1. ↑ دانشنامهٔ جهان اسلام، سرواژهٔ بندر ماهشهر، بازدید: اوت ۲۰۰۸.
2. ↑ fallingrain، بازدید: اوت ۲۰۰۸.
3. ↑ کنعانی هندیجانی، ص۳۹۴.
4. ↑ کنعانی هندیجانی، ص۳۹۷.
5. ↑ کنعانی هندیجانی، ص۳۹۴.
6. ↑ کنعانی هندیجانی، ص۳۹۸.
7. ↑ دانشنامهٔ جهان اسلام، سرواژهٔ بندر ماهشهر، بازدید: اوت ۲۰۰۸.
8. ↑ کنعانی هندیجانی، صص۴۱۰-۴۱۸.
9. ↑ کنعانی هندیجانی، صص۴۱۰-۴۱۸.
10- ابن الجوزی،المنظم:296/11 بلاذر،انساب الاشراف
11- ابن حوقل،صورت الارض
وب سايت رسمي حاج خليل حيات مقدم
پاسخحذفwww.khalilhayatmoghadam.ir